قالی نقش ترنج شده این روزهایم...
هزار رنگ و هزار طرح... پشت هر طرح و رنگی هزار زخم و هزار درد...
در پشت هر گره اش ، در میانه تار و پودش لحظه هایم را جا گذاشته ام.
پشت هر گره اش ، قصه دراز غصه ای را جا گذاشتم.
پرت و نامنظم و گسسته می نویسم... ریتم ضربان قلبم شده مثل ریتم قلمم...
گفته بودم دل نگرانم که نیایی.
نگران ماندم ... نگران به راه.. و تو نیامدی...
نامهربان شدی و نیامدی ...